loading...
منتظران ظهور
فاطمه زارعی بازدید : 5 یکشنبه 08 دی 1392 نظرات (0)

غياب اوست به عالم هميشه عين ظهور

چنان كه نور، به چشم اندر است و جان به تن است

 

امام زمان (علیه السلام) شش ساله بود كه پدر را از دست داد و به امامت شيعه رسيد و چون از علم خداداد و از عصمت برخوردار بود و نمونه‌اي براي همة فضيلت‌ها و خوبيها به شمار مي‌آمد، شايستگي پيشوايي مسلمانان را داشت. از نظر اعتقادي و ديني، اگر خدا بخواهد، انساني در سال‌هاي كودكي هم مي‌تواند به نبوت و امامت برسد. حضرت عيسي (علیه السلام) درگهواره بود كه به پيامبري تعيين شد و با مردم سخن گفت.[1] امام جواد (علیه السلام)  هم هنگام شهادت پدرش حضرت رضا (علیه السلام)  هشت ساله بود كه به امامت رسيد. امام زمان (علیه السلام) هم در شش سالگي پيشواي شيعه شد، چون چيزي از شرايط امامت و رهبري كم نداشت.

امام ناچار بود كه از ديد مردم پنهان باشد تا به عنوان يك ذخيرة الهي از گزند دشمنان مصون بماند. ولي با شيعه توسّط نمايندگاني ارتباط داشت، نامه‌ها از اين طريق به دستش مي‌رسيد، نيازها و درخواست‌ها و سؤال‌هاي علمي و فقهي از اين راه در اختيار وي قرار مي‌گرفت و حضرت به نامه‌ها و درخواست‌ها پاسخ مي‌داد. پاسخ وي يا به صورت شفاهي و از زبان آن نماينده‌هاي خاص بود، يا به صورت نوشته بود كه نام آن نوشته‌ها را «توقيع» مي‌گويند؛ يعني نوشته‌اي كه مهر و امضا مي‌شد و سنديّت و اعتبار داشت. از اين نمايندگان خاص، در هر زمان يكي بيشتر نبود، نخستين آنان «عثمان بن سعيد» بود. وي از اصحاب امام هادي و امام عسكري «عليهم السلام» هم بود و مورد اطمينان آنان بود. پس از درگذشت او فرزندش «محمد بن عثمان» نمايندة امام شد. او كه در سال 305 در گذشت، «حسين بن روح نوبختي» سفير و نمايندة امام  (علیه السلام) گشت. با رحلت او در سال 326 ، اين مقام به «علي بن محمّد سمري» رسيد كه تا سال  329 هجري ادامه داشت و با درگذشت وي، امام زمان (علیه السلام) ديگر سفير و نمايندة خاصّي تعيين نكرد و اين دورة 69 ساله كه به دورة «غيبت صغري» مشهور است پايان يافت. چون اين مدّت در مقايسه با دورة غيبت كبري كه تا كنون ادامه يافته، كوچكتر و كمتر بود به نام غيبت صغري مشهور شد.

آن چهار شخصيّت زبده و پاك و مورد اطمينان امام زمان (علیه السلام) ، كه واسطة ميان او مردم بودند، به «نُوّاب اربعه»، «نُوّاب خاص» و «سُفراي اربعه» هم مشهورند. آنان زاهد و پرهيزكار و آگاه و هوشيار بودند و با وساطت آنان، مشكلات شيعه به دست حضرت مهدي (علیه السلام) حل مي‌شد. همة آن چهار نايب بزرگوار در بغداد مي‌زيستند و مدفن آنان نيز در بغداد است. بغداد به سامرّا نزديك است و امام زمان (علیه السلام) و پدرش و جدش در سامرّا اقامت داشتند. البته در اين مدّت غيبت، كسي از جاي دقيق امام زمان (علیه السلام) خبر نداشت و اين نمايندگان، پنهاني به حضورت حضرت مي‌رسيدند و نامه مي‌دادند و جواب مي‌گرفتند و براي اينكه شناخته نشوند، اغلب شغل عادي داشتند.

ويژگي مهم اين پاكان، توفيق ديدار حضوري حضرت با حضرت مهدي  (علیه السلام) و فيض بردن از ديدار و گفت وگو با وي بود، همان كه هزاران هزار دل شيدايي در حسرت يك لحظه از آن ديدن‌ها و نگاه‌هايند و غم هجران را به شوق وصل تحمل مي‌كنند و با انتظاري شيرين هم آغوش‌اند.

«اي روز‍ِ آمدن!

اي مثل روز، آمدنت روشن

 

اين روزها كه مي‌گذرد، هر روز

در انتظار آمدنت هستم

 

امّا

با من بگو كه آيا، من نيز

در روزگار آمدنت هستم؟»[2]

 

 

 

 



[1]. مريم(19)، آية 30.

[2]. قيصر امين پور.

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 27
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 22
  • بازدید ماه : 22
  • بازدید سال : 27
  • بازدید کلی : 170